چگونه مدیر خود را مدیریت کنم؟

چگونه مدیرخود را مدیریت کنم؟

چگونه مدیر خود را مدیریت کنم؟ | من عبارت  "مدیر خود را مدیریت کنید" را  بسیار شنیده ام، اما در عمل و به واقع نمی توانم این کار را انجام دهم و یا درست تر بگویم نمی دانم که چگونه بایستی مدیرم را مدیریت کنم؟ رابطه ی من با مدیرم چالش های بسیاری دارد، وی فرد بسیار خوبی است اما گاهی انقدر عصبانی و پرخاشگر می شود که جرات نمیکنم به آن نزدیک شوم. رئیس من هنگامی که عصبانی می شود بسیار دمدمی مزاج شده و مرتباً نظریات خود را تغییر می دهد. اگرچه برای انجام این کار عذرخواهی می کند اما کاملا مشخص است که هیچگونه تاسف و ناراحتی از انجام این کارش ندارد. او انتظار دارد که من تمامی جزئیات و ریز صحبت های که بین ما رد و بدل می‌شود را به‌خاطر آورده و آن ها را عملی کنم. هنگامی که تحت فشار نباشد، آدم بسیار معقول و خوبی است بهتر بگویم در ۷۰% شرایط آدم بسیار آرامی است و روحیه مربیگری و همکاری بی‌نظیری دارد. او را خیلی دوست دارم اما بعضی مواقع چنان نفرتی از وی پیدا می کنم که حتی نمی توانم کارهایم را به صورت عادی و روزمره انجام دهم.

چگونه مدیر خود را مدیریت کنم؟

در حال حاضر از تمامی لحظه های خود وحشت دارم چرا که همیشه منتظر آن هستم که مدیرم از کارم عصبانی شده و رفتار نامناسبی با من بکند و این افکار زندگیم را به جهنمی بزرگ تبدیل کرده است. خیلی دلم می خواهد که بتوانم کاری انجام دهم که از بروز چنین اتفاقات ناراحت کننده ای جلوگیری کنم و تا حدی کنترل اوضاع را به دست بگیرم. خیلی تحقیق کردم و به دنبال آن بودم که شرایطی را بین مان ایجاد کنم  که دیگر این لحظه های آسیب زننده را تجربه نکنم اما باز هم نشد. روزی که موفق به خواندن این مقاله شدم و نهایتا در دوره ی مدیریت کار تیمی شرکت کردم، توانستم کنترل اوضاع را در دست گرفته و مدرک مدیریت کار تیمی را دریافت کنم. با من همراه باشید تا به شما نیز یاد دهم که چگونه این کار را کردم.

مدیریت کار تیمی

بعد از این که توانستم دوره مدیریت تیمی  و آموزش مدیریت تیمی را دنبال کنم به راحتی به فوت و فن های بسیاری دست پیدا کردم که مدت ها بود به دنبال آن بودم. با ما همراه باشید تا جزئیات مقاله را برای تان باز گو کنم. این مقاله  محتوای مشاوره و راهکارهای حرفه ای مشاوری به نام و متبحر است که به یکی از مراجعین خود ارائه داده است، با ما همراه باشید و از مطالب آموزنده و مفید این موضوع بهره مند شوید.

رابطه ی دوستانه با مدیرتان رقم بزنید.

کلید اصلی و مهم این موضوع  برقراری روابط دوستانه و مناسب با رئیس تان است. در واقع همانطور که رئیس تان شما را مدیریت می کند، شما هم بایستی متقابلا کنترل رفتار و اداره مدیر خود را در دست بگیرید. در ادامه مقاله قصد دارم که به شما یاد بدهم چگونه مدیر خود را مدیریت کنید، هم رئیس و هم مرئوس معمولاً در اداره ی این رابطه ی مشترک نقش مهمی دارند. همه ی ما تمامی روابط مان را اداره می کنیم چراکه روزانه با افراد بسیار زیادی در ارتباط بوده و برای تعالی و رشد خود به تمامی این رابطه ها نیاز داریم، رابطه ی ما با فرزند، با مدیرمدرسه ی فرزند، با همکاران دوستان، خانواده و حتی پاکبان محله امان. بدون اغراق بگویم که ما تمامی این افراد را مدیریت می‌کنیم و به همین علت به تمامی موضوعات مهم از نظر این افراد توجه می کنیم. البته اگر خردمند بوده و دوست داشته باشیم که معقولانه رفتار کنیم!

چگونه مدیر خود را مدیریت کنم؟

مدیر شما از لحاظ جایگاه،  فرد بسیار مهمی در زندگیتان است. نه صرفاً به دلیل اینکه در محیط کارتان مسئولیت مدیریت و نظارت کارهای شما را بر عهده دارد، بلکه وی می تواند الگوی بسیار مناسبی در زندگی برای شما قلمداد شده و در واقع تعاملات تان با وی  درس های مهمی در زندگی به شما خواهد داد. یکی از این نکات مهم این است که چگونه با افراد مهم و خاص در زندگی شخصی مان بر خورد کنیم؟ هنگامی که مدیرتان تحت  فشار و شرایط نابسامان قرار می گیرد، دچار رفتارهایی کاملاً غیرمعقول و پیش‌بینی نشده می شود. در این حالت به هیچ عنوان جلب رضایت و خوشنودی او ممکن نیست چراکه وی دچار خشم و عصبانیت شده و به تبع کاملاً کم تحمل می‌شود و مدام نظراتش را تغییر می دهد.

 در قبال رفتارهای بی ملاحظه و نامناسب مدیر سکوت نکنید.

در این حالت کنترل اوضاع و مدیریت رئیس تان امری بسیار مهم و ضروری است.  بسیاری از کسانی که در چنین شرایطی قرار می‌گیرند، سعی می‌کنند که هر آنچه را رئیسشان می‌گوید بدون کم و کاستی انجام دهند، در واقع هیچ عکس العملی نشان نداده و منتظر می‌شوند که این دوره ی بدرفتاری و عصبانیت مدیر شان به پایان برسد، اما مشکل اینجاست که عدم اعلام نارضایتی و ابراز نکردن احساسات ناخوشایند، هیچ درمانی برای این موضوع ایجاد نمی کند، بلکه باعث می شود که این نوع رفتار نا معقول مدیر تداوم پیدا کند.

 پس اولین کاری که بایستی برای رهایی از شر چنین رفتارهایی در مورد رئیس خود انجام دهید این است که حتماً سعی کنید دفعه بعدی که این حالت برای رئیستان پیش آمد، حتما با او صحبت کنید. به او بگویید که "می دانم انجام این پروژه به نحو احسن و بدون کم و کاست برایتان بسیار مهم هست و من هم تمامی سعی  و تلاش خود را می کنم که این کار بی عیب و نقص و بدون اشکال پیش رود اما بهتر است که وقت و انرژی یکدیگر را با این جر و بحث های بی مورد هدر ندهیم و استراتژی مناسبی پیدا کنیم که بتوانیم پروژه مان را در مسیر صحیح و در اسرع وقت هدایت کنیم.
 بهتر است با هم نگاهی اجمالی به متغیر هایی که وجود دارند بیاندازیم و راه حل های مناسبی پیدا کنیم. دوست دارم هنگامی که روی این پروژه زمان می‌گذارم، کارم را به درستی انجام دهم. پس بهتر است که روزانه باهم صحبت کوتاهی داشته باشیم"

 همه ما به این نیاز داریم که دیده شده و بر تلاشمان ارج نهاده شود. دوست داریم که ابراز عقیده کنیم و بتوانیم در مورد مسائل مان حرف بزنیم، پس اگر دوست دارید که از تجربیاتی که در هنگام بروز مشکلی با رئیس خود داشته‌اید درس بگیرید، باید نقش خود را در بروز چنین مشکل هایی جدی بگیرید. اگر به نقش و مسئولیت خود دقت نکنید قطعا نمی توانید نوبت بعدی که این حالت پیش آمد و اتفاقات مشابهی برایتان افتاد، آن را درست مدیریت کنید.

 از قدیم قانون طبیعت این بوده که "در س زندگی آنقدر برای هر فردی تکرار می‌شود که عبرت کافی از آن مسئله را بگیرد".  در غیر اینصورت اتفاقات مشابه برایتان رخ می دهد، مادامی که بتوانید از آن عبرت بگیرید.  در این زمان است که طبیعت تجربه های دیگر را برای شما رقم می زند. یکی از مواردی که مدیران را عصبانی کرده و باعث می شود که گه گاه و خواسته و ناخواسته نظرات و دستورات خود را تغییر دهند، این است که که شما به عنوان زیر دست و کارمند این اجازه را به آنها می دهید. در این مواقع بهتر است که مذاکره های حضوری و چشم در چشم با رئیس خود داشته و عنوان کنید که "میخواهید توافق نظر در مورد مسائل داشته باشید، چون از دست دادن زمان و انرژی برای انجام این پروژه به نفع هیچ یک از ما و همچنین تیم مان نیست"

چگونه مدیر خود را مدیریت کنم؟

ترس خود را مدیریت کنید. 

 در واقع وظیفه اصلی شما این است که هنگامی که مدیرتان عصبانی شده و تحت فشار عصبی است،  وی را باترفندی خاص  مطلع سازید. اگر مدیری دارید که عادت دارد هنگام عصبانیت پرخاشگری کرده و کنترلش را از دست بدهد و کسی در این مورد چیزی به او نمی گوید، بهتر است که با او صحبت کرده و وی را آرام کنید. مدیر شما ما هم به مانند خود شما قربانی ترس های ناشناخته در وجودش است. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند می توانند در این شرایط هم به خود و هم به مدیر بالادست شان کمک کنند. اگر فکر می کنید که قادر هستید رفتار مدیرتان را متعادل کنید، بهتر است که در اسرع وقت فقط با وی صحبت کرده و وی را از احساس خود و همچنین رفتارهای بدش مطلع سازید. شاید در ابتدا صحبت ها و رفتار شما برایش ناخوشایند باشد اما هیچ اشکالی ندارد چرا که در دراز مدت از صحبت ها و اتفاقات پیش آمده درس می گیرد. رهبری و مدیریت رابطه یعنی این که باید متوجه قدرت خود شده و خود را دست کم نگیرید.

بایدها و نبایدهای ارتباط با مدیر خود

  • به یاد داشته باشید که مدیر شما نیز همانند شما و تمامی انسان های کره خاکی، ترس، نگرانی و ناامیدی های خاص خود رو دارد. به رئیس خود به عنوان شخصی که وظایف شما را ارزیابی و تحلیل می کند و کارآیی شما را می سنجد، نگاه نکنید، بلکه به عنوان یک فرد کامل با زندگی خارج از کار، آرزوهای شخصی و شغلی نگاه کنید و امیدوار باشید که وی بهترین مدیر ممکن باشد.
  • سعی کنید در هر زمان ممکنی، نظر مدیر خود را جویا شده و آن را در نظر بگیرید. فروشگاه های بزرگ و نمایندگان خدمات مشتری معمولاً از مشتریان خود نظرسنجی می کنند، رهبران بزرگ نیز از اعضای تیم خود نظر می گیرند و این حالت متقابلاً ادامه دارد. اگر می خواهید که رابطه خود را با رئیس تان مدیریت کرده و آن را بهبود ببخشید، بهتر است بدانید که رئیس شما به چه چیزی اهمیت می دهد در واقع دیدگاه او را نسبت به خود بسنجید.
  •  متوجه شوید که مهمترین چیزی که رئیس شما به آن بیشترین اهمیت را می دهد چیست، در واقع اهداف عملکرد وی را دانسته و مطابق به آن عمل کنید. هرچه بیشتر بتوانید از رئیس خود در دستیابی به اهداف و آرزوهایش حمایت کنید، قطعاً روابط شما نیز بهتر خواهد شد.
  • در رابطه با مدیر خود حتماً شرط ادب و احترام را رعایت کنید هنگامی که او را ملاقات می‌کنید به صورت کاملاً مودبانه، سلام و احوالپرسی کرده و حال و روزش را جویا شوید. این کار به شما کمک می کند که حالت صمیمانه تری نسبت به مدیر خود بگیرید.
  • نگرانی ها، دغدغه ها، شکایات، ناامیدی و میزان اجاره خانه ی خود را به مدیرتان اعلام کنید، اما به شکلی کاملاً مثبت. از هر چیزی که در موردش نارضایتی دارید استفاده کنید و آن را تبدیل به یک پیشنهاد کنید. مثلاً اگر اکثر جلسات کاری شما با تأخیر برگزار می شود، شما از این حالت استفاده کرده و عنوان کنید که چگونه می توانیم راه حلی پیدا کنیم که جلسات سر موقع تشکیل شده و اتلاف وقت نداشته باشیم.
  • اگر مدیرتان در مورد وظیفه، عملکرد، بازده، نتایج یا هر جنبه دیگری از کار شما، انتقاد کرد، حتماً با وی صحبت کرده و علتش را جویا شوید. علت این بازخوردها را متوجه شده و سعی در رفع آنها داشته باشید. تنها در این صورت است که می‌توانید روابط خود با مدیر تان را مستحکم‌تر کنید.
  •  وقتی رئیس شما از چیزی ناراحت است، آن را به حال خود بگذارید و به اصطلاح به پرو پای آن نپیچید. اجازه بدهید که به مرور بتواند حالت خود را بازیابی کند. اکثر مدیران نمی دانند که چگونه باید استرس خود را مدیریت کنند. مادامیکه مدیرتان در حال و روز خوشی به سر نمی‌برد از این شرایط سوء استفاده نکرده و سعی کنید تمامی کارها و وظایف خود را به درستی و به نحو احسن انجام دهید.
  • وقتی مدیرتان از لحاظ روحی در آرامش به سر می برد، کارهایی را که با وی دارید مطرح سازید مثلاً اگر قرار است که جلسه ی طوفان مغزی در مورد گزارش گیری برای مشتریان برگزار کنید، حتما سعی کنید آن را در زمانی انجام دهید که حال و روز مدیرتان خوب باشد.
  •  چشم انداز روشنی از آینده داشته باشید و به این فکر کنید که چگونه شغل و موقعیت فعلی تان می تواند به رسیدن به اهداف بلند مدت شما کمک کند. به  فراتر از این شغل فکر کنید و اینکه چگونه این موقعیت به شما کمک می کند، به آرزوهای خود در دراز مدت برسید.
  • هیچ لزومی ندارد که با مدیر خود دوست صمیمی شده یا کارمند مورد علاقه او شوید، بلکه می توانید با درست انجام دادن وظایف خود در هر حالتی ارتقاء شغلی پیدا کنید. در واقع هنگامی که از لحاظ بازدهی و عملکرد در رتبه بالایی قرار گیرید، روابط محل کار شما نیز بهتر خواهد شد.
  • سرانجام،  اینکه تشخیص دهید کجای یک رابطه هستید و طرف مقابل تان چه کسی است، این باعث می شود که دیگر انتظار زیادی از روابطتان نداشته و صرفاً به روابط کاری فکر کنید. در واقع با در نظر گرفتن نقش خود در محیط کار، به راحتی میتوانید تمامی مشکلات و مسائل خود را ارزیابی کرده و رفع کنید.

این قدرت تنها مختص مدیران نیست بلکه تمامی افراد می توانند یکدیگر را به نوعی مدیریت کنند. تا زمانی که قدرت زندگی کردن و تعقل دارید به راحتی می توانید تمامی اوضاع پیش رویتان را کنترل و هدایت کنید. قطعا در میان گذاشتن احساسات و مشکلات تان با مدیر، می تواند یکی از استراتژی های بسیار عاقلانه و ظریف برای حل مشکل باشد، پس عجله کنید و وقت را از دست ندهید. اگر مدیر پرخاشگر و عصبانی دارید همین حالا با وی در مورد ناخوشایندی رفتارش صحبت کنید و اعلام کنید که از این موضوع ناراحت هستید. در روزهای آتی اگر اخراج نشدید، قطعا معجزه ی کلام تان را خواهید دید!

 

برچسب ها :

نظرات و دیدگاه ها