مگر می شود مانند یک مرغ دریایی مدیریت کرد

مگر می شود مانند یک مرغ دریایی مدیریت کرد

مگر می شود مانند یک مرغ دریایی مدیریت کرد | جالب است بدانید که یکی از انواع مدیریت که در آن مدیر عامل تنها زمانی به کمک کارکنان می آید که مشکلی جدی به وجود آمده باشد. تنها تعامل و همکاری در میان آن ها، در وقت پدید آمدن معضلات سازمانی است. این نوع مدیریت دربردارنده تصمیم گیری های شتاب زده در مورد مواردی می باشد که مدیر به دلیل عدم حضور در فضای کاری شناخت اندکی نسبت به آن ها داشته و این مسئله باعث می شود تا محیط به هم ریخته شود و سایر افراد برای اصلاح محیط دست به کار گردند.

لازم به ذکر است که مدیریت به سبک یک مرغ دریایی از دیرباز در سازمان ها رایج بوده و مدیران بسیاری هنوز هم با این سبک سازمان خود را تحت کنترل و رهبری قرار می دهند. جالب است بدانید که در هر سازمانی همیشه یک یا چند مدیر مرغ دریایی موجود می باشد و همیشه از هر نوع از مدیریت، می توان نکات منفی و مثبتی بی شماری را یافت و هیچ یک به طول کلی پر فایده و سودمند نبوده اند. اما تغییرات اخیر در ساختار سازمان ها موجبات برخی از اقدامات، نظیر افزایش تعداد این مدیران، را فراهم آورده است. 

جالب است بدانید که ناتوانی و ضعف برخی از مدیران شرکت ها و انجام دادن اشتباهات پر تکرار و خطرناک، باعث کاهش اثر بخشی نحوه فعالیت آن ها و راندمان کاری اعضا تیم ها می گردد. پنج شرط اولیه شامل موفقیت تجاری در سازمان ها کیفیت یا محصول منحصر به فرد، زمان بندی مناسب، سرمایه کافی، منابع انسانی و مدیریت کارآمد می شود. اما اغلب مدیران هنوز هم متوجه اشتباهات خود نشده اند و به آن ها توصیه می شود در آموزش دوره مدیریت حرفه ای کسب و کار در مجموعه ای قابل اعتماد نظیر موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان شرکت نمایند. 

مگر می شود مانند یک مرغ دریایی مدیریت کرد

مدیریت مرغ دریایی از کجا آمده است؟

ریچارد باخ جاناتان در سال 1970 کتاب مرغ دریایی را نوشت، داستان مرغ دریایی بر این اساس است که او نمی خواهد مثل بقیه مرغان دریایی زندگی کند و سعی دارد که شیوه ها و سبک زندگی را از ریشه تغییر دهد، او قصد دارد تند تر و بالا تر پرواز کند. اما همنوعانش همیشه از تغییر فراری هستند. حال برخی از متخصصان این ماجرا را به مدیریت بسط داده اند و ویژگی های شخصیتی و رفتاری برخی از کارفرمایان را بر اساس این کتاب به همه معرفی کرده اند. 

شاید بار ها شده که هر کدام از شما در شرکتی استخدام شده و از رفتار های مدیر خود ناراضی باشید. به طور حتم تعداد بی شماری از انسان ها این حالت را تجربه کرده اند که ناگهان مدیر سازمان خبردار شده که کارکنان با یک مشکل بزرگ روبرو شده اند و تصمیم می گیرد شخصا وارد شده و مساله را حل نماید. اما به جای اینکه برای درک مساله تلاشی کند و با اعضای تیم برای رسیدن به یک راه حل اساسی همکاری نماید، تنها کاری که انجام می دهد داد و بی داد است. 

در حالت کلی بر اساس یک سری از فرمول های مشخص که قانون های مدیریتی اعلام شده، ده ها دستور صادر می گردد و ویژگی های رفتاری مدیر مرغ دریایی به طور کامل معرفی شده است. یکی از رفتار های بد آن ها این است که به صورت ناگهانی و پس از مواجه شدن با مشکل، موقعیت را ترک کرده و کارکنان را با کوهی از دردسرهای جدید به حال خود رها می کند. این وضعیت درست شبیه یک مرغ دریایی است که که ناگهان فرود می آید، سر و صدای زیادی به پا می کند، محیط اطرافش را به هم می ریزد و پس از مدتی محل را ترک می کند.

لازم به ذکر است که امروزه در محیط های کار، مدیریت به سبک یک مرغ دریایی به پدیده ای متداول و رو به گسترش تبدیل شده است. این روزها با پیشرفت تکنولوژی و دنیای ارتباطات، قوانین دولتی در حوزه صنایع و گسترش تجارت جهانی، فضای رقابتی را در دنیای کسب وکار را به مقدار زیاد تحت تاثیر قرار داده و در واکنش به این تحولات سازمان ها به لحاظ ساختاری در حال مسطح شدن می باشند. 

انواع سبک مدیریت آزاد 

همان طور که می دانید هر انسانی با توجه به شرایط می تواند تغییرات مثبت یا منفی داشته باشد. از این جهت مدیران خوب قادر هستند ویژگی های بد رفتاری را در خود تقویت کرده یا اینکه بر عکس مدیران بد اصلاح گردند. تمام این  ماجرا ها ناشی از عدم وجود آموزش mba می باشد که موجبات مدیریت غلط را برای برخی فراهم می کند. اگر داستان پیش آمده به همین راحتی قابل حل بود، میشد تنها با استخدام مدیران خوب مسئله را حل کرد، تمام این وقایع به دلیل وجود انواع مختلف سبک های مدیریتی می باشد که به شدت به فرهنگ ‌سازمانی وابسته است.  اما باید بدانید که سبک مدیریتی به چه معناست و بر چه اساسی شکل گرفته است. منظور از سبک مدیریتی روشی است که مدیر تصمیم‌‌ های مربوط به کارمندانش را می‌گیرد و با ارائه استراتژی های مفید و موثر، در مسیر پیاده سازی آن ها قدم بر می دارد.

مگر می شود مانند یک مرغ دریایی مدیریت کرد

انتخاب کردن یک سبک مدیریتی که با فرهنگ سازمان در تضاد باشد، ترکیب ناسالمی است و شرایط برا ایجاد یک فاجعه فراهم می آورد. سبک مدیریتی غلط موجب شده تا انگیزه از کارمندان گرفته شود، خلاقیت از بین رود و به دلیل فراهم نبودن موجبات پیشرفت و ترقی، مجبور به ترک سازمان شوند. از طرفی برخی دیگر شدیدا سازگار اند و به دیگران اعتماد می کنند. آن ‌ها از آن گروه افزادی هستند که به‌راحتی و بدون هیچ مشکلی می‌توانند به تیم و زیردستان خود اعتماد نمایند. این مدیران برای عملکرد بالا، در کار پرسنل به صورت دائمی دخالت نمی کنند. این گروه مدیریت به سه نوع تقسیم می شود. که یکی از آن ها مرغ دریایی محسوب می شود.

  •  مدیریت از نوع گاو چرانی: این مدیران فقط روی نتایج مترکز می شوند. آن‌ ها افرادی هستند که به تیم خود الهام می‌بخشند، انگیزه می‌دهند و از آن‌ها حمایت می‌کنند اما ترجیح می‌دهند آن‌ ها نیز را آزاد بگذارند. این سبک مدیریتی معمولا در مجموعه ‌های فروش و بازاریابی بسیار رایج می باشد.
  •  مدیریت به سبک مرغ دریایی: این مدیران کارکنان خود را کاملا آزاد می‌گذارند و فقط زمانی دخالت می‌کنند که مشکلی پیش‌آمده باشد و با آن ها تعامل و همکاری ندارند.
  •  مدیریت به سبک اعتماد و تایید:  این مدیران به اعضای تیم خود برای انجام کارها اعتماد می‌کنند، به صورتی که در دوره های ماهیانه نتایج را بررسی و تایید کرده و پس از ارائه راهنمایی های مفید، نظرات سازنده‌ای را منتقل می‌کنند.

یک مدیر عالی و مدیر از نوع مرغ دریایی چه تفاوتی باهم دارند؟

همان طور که در مقاله به طور کلی با مدیریت به سبک مرغ دریایی آشنا شدید، اگر موفق به استخدام در محیطی گشتید، بدون شک ممکن است با این نوع مدیر برخورد داشته باشید و بر عکس نیز شاید مدیرعامل آن شرکت یکی از برجسته ترین و بهترین مدیرانی باشد که تا به حال روی کره زمین به وجود آمده است. جالب است بدانید که در مقابل این شخصیت، مدیر عالی قرار می گیرد که کاملا به شیوه ای متفاوت رفتار می کند. در این بخش قرار است به تفاوت های یک مدیر فوق العاده و مدیر مرغ دریایی بپردازیم. 

لازم به ذکر است که یک مدیر ممتاز از همان ابتدا همه کارمندان را در مسیر درست، رشد و ترقی قرار می دهد زیرا وظایف از همان ابتدا به طور واضح در برنامه کاری بیان شده است، در حالی که مدیر مرغ دریایی خود وارد عمل شده و در صورت ایجاد مشکل، کارمندان را در مسیر می گنجاند. همچنین یک مدیر مرغ دریایی، به ندرت با کارکنان خود ارتباط برقرار می‌کند و در همان تعاملات کوتاه، فقط سر آن ها قیل و قال می زند و فکر می کند با این کار، مشکل حل خواهد شد و سر هر مسئله ای دعوا راه می اندازد. اما یک مدیر عالی و با رفتار پسندیده، به ‌طور مستمر با کارکنان در حال ساخت ارتباط های سازنده می باشد. به علاوه مدیر مرغ دریایی، برای مدیریت عملکرد کارکنان، فقط آن ها را مورد انتقاد قرار می دهد، اما یک مدیر عالی همواره عملکرد کارکنان را زیر نظر گرفته و تمام تلاش خود را می کند تا در عین ارائه بازخورد به کارکنان، آن ها را در مسیر رشد و ترقی قرار دهد.

ویژگی های یک مدیر خوب برای موفقیت

بهتر است بدانید که کلیه کارفرمایان دارای این قدرت هستند که سازمان های خود را از ریشه بسازند یا اقداماتی انجام دهند که تمام تلاش خود و دیگران را پایمال کنند. در حالی که رهبران بزرگ کسانی هستند که همواره کارمندان خود را تشویق می کنند تا به پتانسیل های خود برسند و آرزو های خود را برآورد کنند. این گروه قادر هستند تا به سازمان های خود کمک کرده و باعث شوند تا آن ها از اهداف خود فراتر روند، نتیجه بهره مندی از مدرک mba  یا دوره مدیریت حرفه ای سبک و کار در مجموعه ای نظیر موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان، حاکی از آن است که توجه به این امر ضروری پنداشته می شود. به علاوه می توان گفت که مدیران بزرگ کسانی هستند که می توانند تیم ها را رهبری و حمایت کرده، به رشد آن ها  کمک و در حالت کلی کنترل کل محیط را در دست بگیرند. آن ها دائما شرایط را برای پیشرفت کارمندان فراهم آورده و آن ها را برای کسب موقعیت های بهتر شغلی ترغیب می کنند. این دسته از کارفرمایان بدون شک مدارکی مهم و با ارزش اخذ کرده اند و از مزایای آموزشی آن به شدت استفاده می کنند. یکی از این موارد، اخذ گواهینامه mba  است که بسیار توصیه می شود.

مگر می شود مانند یک مرغ دریایی مدیریت کرد

  •  آن ها در متعادل کردن احساسات متعادل هستند: تقریباً همه افراد در طول روز دارای استرس هستند. بنابراین، برقراری تعادل میان کارهای شخصی و شغلی به کنترل استرس کمک شایانی می کند. داشتن تعادل در احساسات، نشان دهنده قدرت دست یابی به آنچه می خواهیم است. این مدیران نیز قادر به کنترل احساسات کارمندان خود نیز هستند.
  •   قابلیت بالای مدیریت کردن ارتباطات سازمانی: لازم به ذکر است که مدیر باید بتواند ارتباطات خود را کنترل کند و برای انجام این کار، کارمندان  را مورد آزار و اذیت قرار ندهد. در ضمن نکته مهم این است که بتواند بدون بیان مشکلات در یک محیط کاری پرتحرک از نحوه ارتباط کارمندان تمام وقت، پاره وقت، قراردادی و آموزش دیده، از ضعف های موجود در سازمان آگاه شود و به مراتب توانایی های درونی آن ها برای رسیدن به اهداف سازمان پیدا کرده و شکوفا کند.
  •  بهره مندی از اخلاق خوب: مهارت های رفتاری، برای سازمان، مانند یک فیلتر در سازمان حاکمیت می کند. اخلاق و حس خوب مدیر در محل کار به تمام کارمندان منتقل می شود. با بهره مندی از این خصلت زیبا نیز می توان صداقت، وفاداری و همدلی را در کارمندان خود ایجاد کرد. و نتیجه این حالت رشد اقتصادی و پیشرفت در سازمان خواهد بود.
  •  استفاده از اصل هدایت: مدیر باید همانند یک رهبر، خلاق بوده، به دنبال هدف های بلند مدت باشد و کارکنان خود را در بهبود این روند مورد توجه قرار دهد. ایجاد اعتماد و تحرک در سازمان نیز از ویژگی های اساسی یک رهبر موفق می باشد.
  •  بکارگیری انضباط و تمرکز: داشتن نظم و انضباط و توانایی انتخاب کردن موارد مهم در زندگی، برجسته ترین نکته ایست که فرد می تواند به آن توجه می کند. نظم و انضباط در نوع خود می تواند هیجان انگیز باشد.
برچسب ها :

نظرات و دیدگاه ها