مدیریت انواع کسب و کار
مدیریت انواع کسب و کار
تعریف مدیریت کسب و کار(MBA )
به اعتقاد ماکان آریا پارسا منظور از مدیریت کسب و کار، مدیریت و نظارت بر همه جنبه های تجاری و عملیات های مرتبط با یک کسب و کار خاص و تصمیم گیری برای منابع و نیروی انسانی برای دستیابی به اهداف مشترک است که میتواند حوزه هایی مانند بازاریابی، مالی و حسابداری را نیز در بر بگیرد. علاوه بر این، مدیریت در این نوع از کسب و کار، به جنبه های تکنیکی سازمان و عملکرد بوروکراتیک وظایف روزانه اشاره کرده و با عملکرد های استراتژیک و اجرایی تفاوت دارد.
غالبا، مدیران ورای کسب و کار و عملیات های آن را مشاهده کرده و از این جهت، در فعالیت هایی شرکت میکنند که اهداف سازمانی را تامین کرده و به مدیریت صحیح سازمان منتهی شود. به طور معمول، این مدیر کسب و کار بر همه مدیران یک سازمان نظارت میکند تا اطمینان حاصل شود که همه از سیاست های شرکت پیروی کرده و در جهت دستیابی به اهداف آن گام بر میدارند.
- مدیریت انواع کسب و کار
- تعریف مدیریت کسب و کار(MBA)
- رشته مدیریت کسب و کار
- گرایش های مدیریت کسب و کار
- تفاوت MBA با مدیریت اجرایی
- MBA و کسب و کارهای نوپا (startup)
- ضرورت MBA برای کارآفرینی
- کسب و کار مجازی یا الکترونیکی
- کسب و کار خانوادگی|family business
- کسب و کار خانگی|home-based business
- کسب و کار روستایی|rural business
- مدل های کسب و کار|business models
- استراتژی های کسب و کار
- اصول پایه مدیریت کسب و کار
- اصول مدیریت کسب و کار برای کسب و کارهای نوپا
- اصول مدیریت کسب و کار برای کارآفرینی
- اصول مدیریت کسب و کار برای کسب و کارهای مجازی
- انواع کسب و کار
- اهمیت و نقش نوآوری در موفقیت کسب و کارها
- اهداف کسب و کار
- بوم مدل کسب و کار | business model canvas
- نقش ایده در راه اندازی کسب و کار
- مدیریت ریسک در کسب و کار
- طرح کسب و کار | business plan
رشته مدیریت کسب و کار
با توجه به اهمیت مدیریت کسب و کار برای مدیریت یک سازمان، این حیطه به صورت یک رشته دانشگاهی ارایه شده که میتوان آن را در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا ادامه داد. در اینجا، هر مقطع را به تفکیک توضیح میدهیم :
دانشجویان در مقطع کارشناسی رشته مدیریت کسب و کار (BBA)، نسبت به حیطه های عملکرد سازمان اشنایی پیدا کرده و در یک حوزه خاص، تخصص به دست می آورند. علاوه براین، دانشجویان این مقطع ملزم هستند که مهارت های عملی، ارتباطی و تصمیم گیری را توسعه داده و از طریق برنامه هایی مانند کارآموزی، بازدید و سخنرانی و تعامل های گسترده با کارشناس های حیطه های مختلف، تجربه کافی عملی کسب نمایند.
فارغ التحصیلان دارای مدرک BBA میتوانند در زمینه مدیریت کسب و کار و فروش، ناظر فروش، مدیر مالی، مدیر منابع انسانی، برنامه ریز، مشاور تجاری، مدیر سیستم های اطلاعاتی، و مدیر و تولید فعالیت کرده و یا برای کار در سازمان های دولتی، بانک ها، موسسات آموزشی، سازمان های مالی، بازاریابی و چند ملیتی مختلف در خواست بدهند. افراد علاقمند به این حیطه های میتوانند در کلاس های مدیریت کسب و کار شرکت کرده و بعد از کسب تجارب مفید و تخصصی، مشغول به کار شوند. آموزش هایی که در این دوره ارایه میشود بر تفکر استراتژیک و انتقادی متمرکز بوده و در جهت ارتقا مهارت ها است. این مهارت ها، بلافاصله بعد از دیپلم ارایه شده و برای اتمام آنها برنامه ریزی های منسجمی انجام شده است.
دوره کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار(MBA)، بر مدیریت تمرکز داشته و واحدها و دروسی که در آن آموزش داده میشود، شامل حیطه های مختلف کسب و کار مانند منابع انسانی، بازاریابی و تحلیل مدیریت هستند.علاوه بر این، آموزش مدیریت کسب و کار برای هر مقطع تحصیلی متفاوت بوده و با توجه به گرایش خاص، تنوع پیدا میکند.
لازم به ذکر است که ، تمرکز دانشجویان مقطع دکترای مدیریت کسب و کار (DBA, D.B.A, DrBA)، بر مطالعات پیشرفته و انجام تحقیقات در زمینه مدیریت کسب و کار است. این مقطع، آخرین مدرک علمی در این زمینه بوده و معادل مدرک دکترای مدیریت کسب و کار است. علاوه بر این، افراد و یا اساتیدی که قصد دارند به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شوند، قطعا باید این مدرک را دریافت کنند.
مزیت این گروه از رشته های مدیریت این است که افراد میتوانند با شناخت مهارت ها و توانایی های خود، در یکی از مقاطع سه گانه شرکت کرده و در صورت علاقمند بودن، تحصیلاتخود را ادامه داده و متعاقبا به کسب و کار مورد علاقه خود مشغول شوند. علاوه بر این، تحصیل در دوره های MBA به نوعی سرمایه گذاری محسوب شده و در صورتی که این فارغ التحصیلان، به توسعه شخصی، مهارت ها بین فردی و اخلاق پرداخته باشند، میتوانند در بازار کار شغل مناسبی یافته و درآمد زایی خوبی داشته باشند.
علاوه بر این مقاطع، نمونه و فرم جدیدی هم از دکترای مدیریت (D.M, DMan. D.Mgt.) وجود دارد که دارندگان آن در زمینه علوم کاربردی و مدیریت حرفه ای، تحقیقات وسیع و گسترده و همه جانبه ای انجام داده اند. همچنین، دارندگان این مدرک دکترای مدیریت میتواند در مورد مسایل اجتماعی و مدیریتی جامعه و سازمان ها تحقیقات مفصلی انجام دهد.
گرایش های مدیریت کسب و کار
مدیریت کسب و کار دارای گرایش های متفاوت و متنوعی است که تعریف، تمرکز و کارایی هر کدام متمایز بوده و از حوزه اطلاعات و دانش آنها برای حیطه های خاصی استفاده میشود. این گرایش ها عبارتند از:
• مدیریت مالی : این گرایش، بر بدهی ها، سهام و نسبت ها تمرکز داشته و از اصطلاح مدیریت مالی برای ، در نظر گرفتن استراتژی مالی در یک سازمان استفاده میشود. علاوه بر این، مدیران مالی غالبا باید در مورد شیوه های افزایش سرمایه برای افزودن سرمایه شرکت، چگونگی سرمایه گذاری و اختصاص آن تصمیم گیری کنند.
غالبا اهداف نهایی مدیریت مالی شامل کاهش هزینه ها، کسب انواع سود، به حداکثر رساندن سود شرکت و در نتیجه به حداکثر رساندن سود سهامداران و حفظ جریان های نقدی است. علاوه براین، کارایی مدیریت مالی این است که از آن، برای مشخص کردن اهداف، استفاده موثر از منابع و تصمیم گیری در مورد منابع مالیات استفاده کرد.
• مدیریت بازاریابی : مدیریت بازاریابی، روند توسعه استراتژی ها و برنامه ریزی برای خدمات و محصولات، تبلیغات ، ارتقا و رشد و یافتن مشتری های مورد نظر است. غالبا، در مدیریت بازاریابی از ابزارهایی مانند استراتژی رقابتی و اقتصادی برای تجزیه و تحلیل یک موقعیت صنعتی که شرکت در ان قرار دارد، استفاده میشود.
به طور معمول، بازاریابی ها با استفاده از تحلیل رقابتی، ویژگی های محصولات هر شرکت و رقیب را ثبت کرده و با به کارگیری تحلیل SWOT ( این تحلیل به شرکت ها کمک میکند تا از طریق نقاط قوت خود، راهکاری برای بطرف کردن نقاط ضعف خود بیابند)، برروی نکات ضعف و خودت متمزکز میشوند. علاوه بر این، مدیران بازاریابی میتوانند منابع سود، موقعیت های رقابتی ، ساختار هزینه ، ادغام و تمایز محصولات را بررسی کنند. کارایی مدیریت بازاریابی در کسب و کارها این است که با کمک ان میتوان، محصولات جدید را معرفی کرد، اعتبار شرکت را در بین مشتریان افزود، با تمرکز بر منابع، در وقت و هزینه ها صرفه جویی کرده و میزان فروش را افزایش داد.
• مدیریت زنجیره تامین : این نوع از مدیریت به معنای طراحی، برنامه ریزی، اجرا، کنترل و پشتیبانی از فعالیت های زنجیره تامین با هدف ایجاد ارزش ، هماهنگی عرضه و تقاضا، ایجاد زیر ساخت ها و ارزیابی عملکرد ها است. در واقع، این گرایش برای مدیریت جریان خدمات و کالاها، حفظ و نگهداری مواد اولیه و میزان موجودی محصولات برای ارایه و معرفی به مشتریان کارایی دارد.
• مدیریت اجرایی: یکی از گرایش های مدیریت است که در آن فنون و اصول مدیریت آموزش داده میشود. این گرایش از مدیریت، به نسبت جدید بوده اما میتوند برای کسب و کارهای رقابتی امروزی بسیار مفید و کاربردی باشد. علاوه بر این، این نوع از مدیریت برای افرادی که مسئولیت اجرایی بر عهده دارند مناسب بوده و میتواند به آنها شیوه صحیح مدیریت بخش های مختلف یک سازمان را بیاموزد.
• مدیریت فناوری : حیطه ای است که در آن، منابع تکنولوژی اطلاعات ، شامل سرمایه گذاری ملموس، یک شرکت به گونه ای مدیریت میشوند که با اولویت ها و نیازهای ان متناسب باشند. هدف از مدیریت فناوری، ایجاد ارزش برای
شرکت از طریق به کارگیری انواع تکنولوژی ها بوده و لازمه آن هماهنگی استراتژی های کسب و کار و تکنولوژی است. مدیریت فناوری در حیطه های مختلفی کارایی دارد به عنوان مثال در زمینه آموزش میتواند، دانش آموزان را برای زندگی اینده آماده تر کند، در زمینه مالی، انجام معاملات را ایمن تر و راحت تر کرده و در زمینه سلامی و پزشکی، به دریافت اطلاعات جدید در این زمینه کمک میکند.
قابل ذکر است که سیستم های اطلاعات مدیریت با مدیریت فناوری تفاوت دارد زیرا مورد اول، به شیوه های مدیریتی برای اتوماسیون و حمایت از تصمیم گیری های انسانی اشاره دارد در حالی که، مدیریت فناوری به فعالیت های مدیریتی در سازمان مرتبط است .
• مدیریت رسانه : یکی از گرایش هایی است که به واسطه آن میتوان ، پدیده های عملیاتی و استراتژیک را شناسایی کرده و توضیح داد. علاوه بر این، مدیریت رسانه شامل مدیریت استراتژیک عملکردها، مدیریت تدارکات، مدیریت تولید و مدیریت سازمانی میشود. غالبا ، مدیران رسانه باید دارای توانمندی هایی مانند بهبود محتوا و تکنولوژی، برنامه ریزی استراتژیک، مهارت های نوشتاری، مدیریت جامعه، تاکتیک و اجرا ، مهارت های تحلیلی و مهارت های رهبری و هدایت باشد.
• مدیریت دیجیتال مارکتینگ : در این نوع از مدیریت، از تکنولوژی های دیجیتال مانند اینترنت، تلفن، تبلیغات و دیگر رسانه های دیجتال برای بازاریابی انواع محصولات و خدمات استفاده میشد اما در حال حاضر، ابزار آن به پیام کوتاه و تماس تلفنی تغییر پیدا کرده است. مزیت این نوع از بازاریابی کاهش هزینه ها و زمان، وثر و مفید بودن، درآمد بیشتر، تسهیل تعامل ها، افزایش اعتبار برند و در دسترس بودن است.
• مدیریت منابع انسانی : به این معنا است که یک مدیر بتواند با استفاده از شیوه ها و استراتژی های مدیریتی خود، بر نیروی کار و یا پرسنل خود نظارت و کنترل داشته و آنها را در جهت دستیابی به اهداف مشخص سازمانی هدایت کند. مزیت نظارت و کنترل انواع منابع انسانی در این است که مدیران میتوانند با استفاده از این روش، عملکرد کارکنان را به طور پیوسته بررسی نموده و برای ارتقا سطح کار و یا نزدیک شدن به اهداف سازمانی پیشنهاداتی ارایه دهند.
با استفاده از این نوع مدیریت میتوان، ساختارهای انعطاف پذیر در سازمان ایجاد کرد ، به کارکنان انگیزه داد، تیم های یک سازمان را با همه هماهنگ کرد و استراتژی هایی را برای کنترل آنها به کار بست.
• مدیریت رستوران داری : رستوران داری به معنای مدیریت رستوران و کنترل و هماهنگ کردن همه فاکتورها و کارکنان برای جلب و جذب مشتری بیشتر و ارایه بهترین و کامل ترین خدمات است. رستوران داری در گروه مشاغل دشوار و پیچیده طبقه بندی شده و از این جهت، برای راه اندازی یک رستوران باید امکانات خاصی را کنار هم قرارداد تا نتیجه کار مطلوب شود.
• مدیریت بهداشت و درمان : در این گرایش، به نظارت و مدیریت بر سیستم های بهداشتی، بهداشت عمومی و بیمارستان ها پرداخته میشود. در این گرایش، داشتن مهارت های عملی مدیریتی و توانایی ارایه راه حل برای انواع چالش های بخش های مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است. علاوه بر این، این مدیران باید بتوانند بودجه بندی را به صورت دقیق انجام داده، پرسنل با تجربه ای برای خود یافته، با بخش های دیگر در ارتباط بوده و مشکلات پیچیده را به سرعت و به صورت کارآمد حل کند.
قابل ذکر است که، موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان ، اکثر این گرایش های دوره آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) را برای علاقمندان به این حیطه ارایه کرده است. علاوه بر این، این موسسه این مزیت را نسبت به دیگر موسسات آموزشی دارد که ، برای هر کدام از این دوره ها آزمون جداگانه ای برگزار کرده و بعد از قبولی ، برای این علاقمندان مدرک معتبری صادر میکند که با استفاده از آن میتوانند در مراکز معتبر مشغول به کار شوند.
تفاوت MBA با مدیریت اجرایی
تفاوت های زیادی میان انواع حوزه های مدیریت وجود دارد اما، تفاوت MBA با مدیریت اجرایی را میتوان از چند جهت بررسی کرد:
شرایط ورود برای دوره کارشناسی ارشد
شرایط ورود برای MBA، شامل داشتن حداقل سه سال تجربه کاری، داشتن تجربه سرپرستی واحد، کسب حداقل نمره 7 برای آیلتس و 100 برای تافل و کسب نمره 600 یا بیشتر برای امتحان GMAT ( از این آزمون برای ارزیابی مهارت های نوشتن، خواندن و تحلیل متن استفاده میشود) است.
شرایط ورود برای مدیریت اجرایی، شامل داشتن تجربه مدیریت یا نظارت، داشتن حداقل 6.5 سال تجربه کاری وکسب حداقل نمره 7 برای آیلتس و 100 برای تافل است.
مزیت ها و مدت تحصیل
MBA ، انعطاف پذیری کمتری داشته و دانشجویان باید به صورت تمام وقت تحصیل کنند. طول دوره MBA دو سال است که در صورت اشتغال به کار نیمه وقت، این زمان به 3 تا 4 سال هم افزایش پیدا می کند.
دوره مدیریت اجرایی دارای مزیت هایی مانند کمک هزینه، غذا، کتاب درسی و دیگر تجهیزات مفید است در حالی که، دانشجویانMBA در طول دوره ثابت نیستند و البته گاها فاقد این مزیت ها هستند.
هزینه دوره ها
هزینه دوره MBA به دانشگاهی که دانشجو در آن تحصیل می کند وابسته بوده و گاهی آنچنان بالا است که دانشجویان تقاضای برگشت سرمایه و هزینه خود را می کنند. اما در کل، هزینه MBA نسبت به مدیریت اجرایی کمتر است.
برنامه درسی
برنامه درسی ، MBA بیشتر شامل درس هایی مانند اقتصاد، حسابداری، بازاریابی و عملیات تجاری و درس های اختیاری است که به دانشجویان امکان میدهد تا بر اساس علایق شخصی شان، اطلاعات بیشتری در مورد حوزه های تحصیلی مختلف به دست آورند. علاوه بر این، دانشجویان این رشته می توانند، در حوزه هایی مانند مراقبت های بهداشتی، مدیریت ورزش، مهمان نوازی و زنجیره تامین تخصص بگیرند.
برنامه درسی مدیریت اجرایی ساده تر بوده و به درس های عمومی تری مانند مطالعه در زمینه کارآفرینی، مالی، مدیریت، بازاریابی و مدیریت استراتژیک می پردازد و این مورد، تنها وجه تمایز مهم چشمگیر برنامه درسی مدیریت اجرایی با MBA این است.
مخاطب هدف
رشته مدیریت MBA محدودیت سنی نداشته و همه میتوانند در آن شرکت کنند. در حالی که، مدیریت اجرایی، برای مدیران و صاحبان کسب و کار و افراد حرفه ای با تجربه ای طراحی شده که محدوده سنی شان بین حدود 40 سال است و دو سال یا کمتر طول میکشد.
MBA و کسب و کارهای نوپا (startup)
یکی از نکات جالب و مهم در مورد کسب و کارهای نوپا این است که، با استفاده از مدیریت کسب و کار(MBA ) میتوان آن را راحتتر راه اندازی کرد چرا که ، مزیت هایی مانند کسب علم و دانش بیشتر برای تصمیم گیری بهتر و ارایه راه حل برای مشکلات پیچیده را به همراه داشته و ابزارهایی را در اختیار میگذارد که با استفاده از آنها میتوان آینده کسب و کار را نیز به درستی پیش بینی کرد.
علاوه بر این، افرادی که در حوزه MBA تحصیل کرده باشند، شیوه ثبت و توسعه روشهای مدیریتی را میدانند، زمینه هایی از کسب و کار که رونق بیشتری دارند را شناخته و میدانند چگونه بحران های مرتبط با کسب و کار را مدیریت نمایند. همچنین، به طور معمول، 25 درصد ار فارغ التحصیلان رشته مدیریت کسب و کار به راه اندازی کسب و کارهای نوپا روی می آورند و این مساله، نشان دهنده اهمیت این رشته در شکل گیری انواع کسب و کار های کوچک و جدید است.
ضرورت MBA برای کارآفرینی
علیر غم اینکه به نظر میرسد که حوزه کاری مدیران کسب و کار و کارآفرین ها، کمی با هم تفاوت داشته باشند ، اما وجود کارآفرین های موفقی مانند " وارن بافت" حاکی از این است که تلفیق این دو حوزه و تحصیل در رشته مدیریت کسب وکار ومدیریت کارآفرینی به صورت همزمان، موفقیت او را تضمین نمود و او را از یک فرد معمولی به یک کارآفرین نمونه و بزرگ تبدیل کرد.
البته، دوره های مدیریت کسب و کار به تنهایی نمیتوانند نحوه ریسک کردن را به کارآفرین ها آموخته و آنها را برای انجام کارهای پرچالش آماده کرده و یا ایده های ناب و خلاقانه در اختیار آنها بگذارد بلکه، خود کارآفرین ها باید این ویژگی ها را از قبل داشته و بتوانند برای پیشبرد کار خود اقداماتی را از انجام داده و در مجموعه ای از کارها دانش و تخصص کافی داشته باشند.
با این حال، کارآفرین ها میتوانند از MBA برای تبدیل کردن یک ایده خوب به یک ایده کسب و کار عالی استفاده کرده وسپس، با برنامه ریزی برای آن، یک کسب و کار پرونق ایجاد نموده و افراد زیادی را برای انجام وظیفه در بخش های مختلف استخدام کنند. موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان ، برای علاقمندان به انواع کسب و کار، دوره مدیریت کسب و کار (MBA ) را معرفی کرده و با ارایه مدرک مدیریت کسب و کار (MBA ) به آنها امکان میدهد که راحت تر شغل مورد علاقه خود را بیابند.
کسب و کار مجازی یا الکترونیکی
کسب و کار مجازی، نوعی از کسب و کار است که تمام تامین کننده ها، مشتریان و رقبای آن از طریق رسانه های دیجیتال با هم در ارتباط هستند تا بتوانند مهارت ها و دانش خود را با هم به اشتراک گذاشته و به بازارهای یکدیگر دسترسی داشته باشند. قابل ذکر است که بین سازمان هایی که به این روش کار میکنند ، توافقنامه های همکاری سلسله مراتبی وجود دارد.
علاوه بر این، این سازمان ها ساختار انعطاف پذیری داشته که این موضوع، از تاثیر توافق در سازمان های انفرادی کاسته و اضافه کردن اعضای جدید با مهارت های جدید را تسهیل میکند. همچنین، این کسب و کارها به ندرت به شرکت های قانونی مستقل ارتباط دارند. با توجه به اینکه، این نوع از کسب و کار هم با مشتریان در ارتباط بوده و باید به گونه ای مدیریت شود که با گذشت زمان بر تعداد مشتریان افزوده شود، بنابراین، افرادی که در حوزه مدیریت کسب و کار (MBA) تحصیل کرده باشد ، میتوانند آنها را به صورت موفق تری کنترل کرده و پیش ببرند.
علاوه بر این، این نوع از کسب و کار انواع مختلفی دارد که شامل :
• کسب و کار به کسب و کار (B2B): شامل ارایه انواع خدمات بین دو شرکت است. غالبا، عمده فروشان و تولید کنندگان از این روش برای فروش محصولات استفاده میکنند.
• مشتری ها به ادارات دولتی (C2A): شامل ارایه انواع خدمات و معاملات آنلاین بین افراد و ادارات دولتی است.
• مشتری به مشتری (C2C): شامل انجام انواع معاملات تجاری بین مشتریان است که توسط شخص سوم انجام میشود.
• کسب و کار به ادارات دولتی(B2A): این کسب و کار شامل انجام انواع معاملات بین کسب و کارها و ادارات دولتی است.
• کسب و کار به مشتری (B 2C): در این نوع از کسب وکار، رابطه تجاری بین کسب و کارها و مشتریان نهایی است. قابل ذکر است که، برای خرده فروش ها از این روش استفاده میشود. علاوه بر این، این نوع از کسب و کار، ساده و پویا و غیر پیوسته است.
• مشتری به کسب و کار (C2B): این روش، یکی از شیوه های مرسوم تجارت بوده که در آن، افراد محصولا و یا خدمات را درد سترس انواع سازمان ها قرار میدهند که به این نوع از خدمات نیاز دارند.
این نوع از کسب و کار میتواند برای افرادی که در این زنجیره کار و فعالیت میکنند، مزیت ها و معایبی به همراه داشته باشد. مزیت های این نوع از کسب و کار شامل ایجاد ارتباط نزدیک بین تامین کننده ها و مشتری ها، کوتاه شدن چرخه توزیع به دلیل تعامل مستقیم با مشتری ها و نداشتن محدودیت های جغرافیایی و دسترسی به بازار جهانی هستند. علاوه بر این، مواردی مانند نا امنی معاملات تجاری آنلاین، عدم وجود قوانین تنظیم کننده روابط تجاری، از بین رفتن حریم خصوصی و عدم مشاهده مستقیم کالاها و خدمات هم جز معایب این نوع از کسب و کار به شمار می آیند.
کسب و کار خانوادگی|family business
کسب و کار خانوادگی، نوعی سازمان تجاری است که تصمیم گیری در آن تحت تاثیر نسل های یک خانواده است که میتوانند بر دیدگاه کسب و کار تاثیر گذاشته و اهداف متمایزی را دنبال کنند. غالبا، در این نوع از کسب و کارها، بحث رهبری و مدیریت وجود دارد. البته، شرکت های کارآفرینی که همزمان دارای رهبر و مدیر هستند، جز کسب و کارهای خانوادگی محسوب نمیشوند زیرا بعد چند نسلی و خانوادگی ندارند.
غالبا، در کسب و کار خانوادگی، دو نفر یا تعداد بیشتری از اعضای یک خانواده جز تیم مدیریت بوده و امکان دارد که صاحب آن جز اعضای خانواه نبوده و یا حتی مدیران آن هم جز اعضای خانواده نباشند. با این حال، اعضای خانواده با توجه به توانایی خود ، در عملیات های کسب و کار مشارکت داشته و نقش کوچکی را بر عهده میگیرند.
کسب و کارهای خانوادگی، جز قدیمی ترین نوع کسب و کارهای سراسر دنیا هستند که البته ارزش و اهمیت آن چندان جدی گرفته نشده است. احتمال دارد که یکی از دلایل این امر، فقدان گزارش های مالی دقیق و یا کاهش اطلاعات در مورد عملکرد اقتصادی است. با این حال، با جایگزینی مدل های صنعتی قدیمی با مدل اقتصادی قرن 21، کسب و کارهای خانوادگی به منبع اصلی ایجاد ثروت و استخدام تبدیل شدند.
کسب و کار خانگی|home-based business
کسب و کار خانگی، از انواع کسب و کارهای کوچک است که صاحبش آن را از طریق خانه اش کنترل میکند. در ابتدا، این کار در مکانهای کوچک و در طبقه دوم یک ساختمان راه اندازی شده و در صورت سود آوری، مکان تغییر داده میشد. غالبا، تعداد کارکنان این کسب و کارها محدود بوده و همه از اعضای خانواده درجه یک صاحب کار است و به نوعی کسب و کار خانوادگی محسوب میشود. علاوه بر این، از جمله ویژگی های خاص این کسب و کار این است که، پارکینگ ، ویترین و تبلیغات خیابانی نداشته و میزان مالیات پرداختی انها نیز کاهش یافته اما، امکان دارد که برخی از قوانین منطقه مانع از انجام آن بشود.
علاوه بر این، با گذشت زمان، این نوع از کسب و کار نیز اعتبار لازم را به دست آورده و افراد میتوانند حتی با سرمایه های اندک هم ، انواع کسب و کار خانگی را شروع کرده و بر تعداد مشتریان فعلی و بالقوه خود بیفزایند. همچنین، این کسب و کار ها میتوانند با کمک امکانات و تجهیزاتی مانند اینترنت، خطوط تلفن همراه ، فاکس و... واقعی تر به نظر رسیده و حتی با دیگر انواع کسب و کارها رقابت کنند. موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان، برای علاقمندان به شروع انواع کسب و کارها، دوره مدیریت کسب و کار (MBA) را معرفی کرده و با ارایه گواهینامه مدیریت کسب و کار (MBA) زمینه راه اندازی منطقی کار مورد نظر شان را فراهم میکند.
کسب و کار روستایی|rural business
منظور از مناطق روستایی، شهرهای کوچک و حومه هستند که در شهرهای کوچک و در امتداد بزرگراه ها واقع شده اند. کسب و کارهای روستایی شامل فعالیت های مشترکی است که در همه کسب و کارها انجام میشود و البته کمی با هم تفاوت دارند. غالبا، در مناطق روستایی ، فعالیت هایی مانند کشاورزی و معدن کاری انجام شده که در کل 3 در صد تولید ناخالص داخلی و 2 درصد اشتغال تمام وقت را تشکیل میدهند.
غالبا، فعالیت هایی که در بخش کشاورزی انجام میشود شامل جنگلداری، ماهیگیری و دامداری و توزیع محصولات کشاورزی شده و امکان دارد که نیروهای اضافه ای هم برای این بخش استخدام شوند . علاوه بر این، فعالیت های بخش معدن کاری موارد مانند استخراج نفت و گاز ، پالایش و حمل و نقل را در بر میگیرد.
نکته جالب در مورد کسب وکارهای روستایی این است که آنها، علاوه بر انحصاری کردن کشاورزی و معدن کاری، سالانه با ارایه خدماتی مانند شکار، ماهیگیری، اسکی، پذیرای تعداد زیادی از توریست ها نیز بوده و اینکار هم، به نوع کسب و کار محسوب میشود.
موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان، با معرفی و برگزاری دوره مدیریت کسب و کار (MBA)، به افراد علاقمند به راه اندازی انواع کسب و کار کمک میکند تا دانش و اطلاعات پایه و کاربردی و لازم برای مشاغل مورد نظر خود را به دست آورده و با دریافت مدرک از این موسسه، با اطمینان و اعتبار بیشتری کار خود را شروع کنند.
مدل های کسب و کار|business models
در صورتی یک کسب و کار میتواند موفق باشد که علاو بر داشتن مدیریت صحیح، از مدل کسب و کار خاصی هم پیروی کرده و تمام فعالیت های شرکت بر اساس آن انجام شده و پیش برود. مدل های کسب و کار، نحوه و منطق ایجاد ، ارایه و ارزشگذاری را برای سازمان های مختلف در موقعیت های فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی بیان میکند. علاوه بر این، امکان دارد که این مدل، برای بخش های مختلف یک کسب و کار شامل اهداف، مشتریان هدف، فرایند کسب و کار، زیرساخت ها، استراتژی ها ، شیوه های تجارت، ساختارهای سازمانی و روندهای عملیاتی تعریف شود.
در واقع، مدل کسب و کار یک سازمان نشان میدهد که آن سازمان چگونه کارهای خود را انجام داده ، و بدون در نظر گرفتن کوچک و یا بزرگ بودن ، به چه شیوه ای محصولات و خدمات خود را ارایه کرده، چه استراتژی هایی به کار گرفته و چه مشتریانی، مخاطب اصلی او هستند. مدلهای کسب و کار برتری که میتوان در انواع کسب و کار از آنها استفاده کرد شامل فروش مستقیم، مدل های اشتراکی، مدل حق اشتراک و مدل فریمیوم ( رایگان و پولی ) هستند:
فروش مستقیم: از این مدل، برای ارایه و نشان دادن محصولات و خدمات در محل کسب و کار استفاده میشود. غالبا، سهم عمده فروش در این مدل، نصیب صاحبان کسب و کار شده در حالی که، شرکت تولیدی محصول مابقی درآمد را به دست آورد.
مدل حق اشتراک : در این مدل، صاحبان کسب و کار میتوانند استراتژی کسب و کار سازمان دیگری را خریده و به جای، تولید محصولات جدید و ارایه آنها در چرخه توزیع، مالکیت سهام را خریداری کنند.
مدل های اشتراکی : این مدل، برای کسب و کارهای صنعتی دارای هزینه خرید بالای مشتری مناسب است. هدف از این مدل این است که، مشتریان را با استفاده از قراردادهای بلند مدت حفظ کرده و ایجاد درآمد را از طریق فروش متمادی محصولات و خدمات تضمین کند. علاوه بر این، این مدل انواع انلاین نیز دارند که مستلزم ثبت نام در برنامه های پرداخت اتوماتیک هستند.
مدل فریمیوم ( رایگان و پولی): این مدل، توسط کسب و کارهایی استفاده میشود که خدمات شخصی و یا کاری را از طرق اینترنت ارایه میدهند. در این مدل، صاحبان کسب و کار خدمات خود را بدون هیچ هطینه ای در اختیار افراد دیگر قرار میدهند تا معاملات آینده را تضمین کنند. آنها از این طریق، با مشتری ها ارتباط برقرار کرده و به آنها پیشنهاد خدمات پیشرفته تر میدهند.
استراتژی های کسب و کار
استراتژی های کسب و کار، ابزاری هستند که سازمان ها میتوانند به واسطه آنها به اهدافشان دست یابند بنابراین جز برنامه ریزی های بلند مدت ( 3 تا 5 ساله) محسوب میشود. غالبا، استراتژی های کسب و کار به مسایلی مانند افزایش دارای برای ساخت کارخانه های جدید مرتبط است در حالی که ، خود استراتژی به تصمیم گیری در مورد نوع محصول و اختصاص منابع به آن ارتباط دارد.
در کل دو نوع استراتژی رقابتی و عمومی وجود دارد که هر کدام را به صورت مختصر توضیح میدهیم :
استراتژی رقابتی : این نوع از استراتژی به انجام کارها با کیفیتی بهتر از رقیب اشاره دارد که میتوان آن را به دو روش انجام داد :
1. ارزان فروختن کالاها نسبت به رقیب
2. متمایز کردن محصولات از حصولات رقبا
استراتژی های عمومی نیز، در سه گروه تقسیم بندی میشوند که عبارتند از :
1. جهانی سازی ، که نمونه آن انتقال عملکردها به انواع کشورها است.
2. رشد ، که به معنای توسعه شرکت برای خرید های بیشتر و افزودن دارایی و توسعه محصولات جدید است.
3. تمرکز کردن روی کاری که به بهترین نحو انجام میدهد.
اصول پایه مدیریت کسب و کار
اصول مدیریت کسب و کار، دارای چهار چوب مشخصی است که بر همه جنبه های عملی و نظری انواع فعالیت های تجاری تاکید کرده و به مصرف کننده و یا تولید کننده کمک میکند تا در مورد مسایل پیش رو ، آگاهانه و منطقی تر تصمیم بگیرد. علاوه بر این، اصول کسب و کار هنگامی موثر و مفید خواهند بود که، فردی که قرار است کسب و کار را راه اندازی کند، بر اصول مدیریت و کارآفرینی تسلط داشته و در این زمینه صاحب تجربیات ارزنده باشد.
اصولی که برای هر کسب و کار در نظر گرفته شده ، لزوما در جهت موفقیت آن بوده و البته نوع اصول و نحوه به کارگیریشان برای کسب و کارهای نوپا و دیگر انواع متفاوت است. علاوه بر این، اصول مدیریت کسب و کار، بر نقش ها و مسئولیت های مدیران و فرصت ها و چالش های مدیریت یک کسب و کار در یک سیستم شرکتی آزاد متمرکز شده است. افرادی که مدرک مدیریت کسب و کار(MBA) را از موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان دریافت کرده باشند، با اصول کسب و کار اشنایی بیشتری داشته و میتوانند عملا از آنها در کارشان استفاده کنند.
اصول مدیریت کسب و کار برای کسب و کارهای نوپا
به طور معمول، راه اندزی کسب و کارهای کوچک کمی دشوار بوده و امکان دارد که چالش ها و مشکلات زیادی مانع از شکل گیری آنها بشود. بنابراین، مدیران و صاحبان آنها باید لزوما اصولی را رعایت کنند تا بتوانند بقای کسب و کارشان را تضمین کنند. این اصول عبارتند از :
ایده های کسب و کار از خود آن کسب و کار مهمتر هستند.
کسب و کار باید بتواند علی رغم همه مشکلات اقتصادی رشد کند.
کسب و کار، یک هویت اقتصادی است و باید دارای استاندارد های مشخص باشد.
باید بتوان موفقیت یک کسب و کار را ارزیابی و اندازه گیری کرد.
کسب و کار باید اهداف بزرگی را دنبال کند.
همکاری همه بخش های کسب و کار برای موفقیت آن الزامی است.
اصول مدیریت کسب و کار برای کارآفرینی
کارآفرینی، یکی از شیوه های ایجاد شغل بوده که پرداختن به آن، ابتدا مستلزم داشتن دانش و اطلاعات این حیطه و سپس هنر مدیرت کردن و کنترل و نظارت بر کارکنان است. علاوه بر این، هر کدام از کارآفرین ها باید اصول کارآفرینی را شناخته و آن را در کار خود به کار گیرند. این اصول کارآفرینی شامل :
مهمترین مساله در کارآفرینی ، توانایی ارایه راه حل برای مشکلات است نه کسب سود چشمگیر.
کارآفرین باید چشم اندازی نسبت به آینده داشته و روح امید و موفقیت را در دیگران زنده کند.
محصولات باید بتوانند نیاز مخاطب را برطرف کنند.
کارآفرین مسئول شکست و پیشرفت کار و موفقیت کارکنان است.
شناخت مشتری و نیاز او، به پیشرفت کار و افزایش درآمد کمک میکند.
باید تیمی را انتخاب کرد که اهداف شان با اهداف ما مشترک باشد.
کارآفرین ها همیشه باید در صدد دستیابی به اهدافشان باشند.
موفقیت کارآفرین ها ، مستلزم گذر زمان است.
باید همه کارها را اولویت بندی کرد تا کارهای مهم اول انجام شوند.
باید از برنامه ریزی های دقیق مالی، برای جذب سرمایه گذار استفاده کرد.
اصول مدیریت کسب و کار برای کسب و کارهای مجازی
با توجه به اینکه، در کسب و کارهای مجازی، مشتریان کمتر در دسترس بوده و گاهی نمیتوان با آنها به صورت حضوری ارتباط برقرار کرد بنابراین، باید هنگام ارایه خدمات و معرفی محصولات اصول و الزام هایی را مد نظر قرار داد تا ضرری متوجه صاحبان این کسب و کار نباشد. از این جهت، پیشنهاد میشود که صاحبان این کسب و کارها موارد و اصول زیر را به منظور موفقیت و بقای خود رعایت کنند :
- مدیران نباید نگران نحوه انجام کار باشند بلکه باید اجازه دهند تا کارکنان به شیوه های انعطاف پذیر، انتظارات آنها را برآورد کنند.
- در این کسب و کار، باید به مشتری اعتماد کرد تا بتوان منافع بلند مدتی را به دست آورد.
- مدیران باید در شروع کار، انتظارات خود را از کارکنان بیان کنند.
- مدیران این کسب و کار نباید مدیریت کنند بلکه ، باید نحوه کار را برای کارکنان توضیح دهند . مدیران و افرادی که به انجام انواع کسب و کار الکترونیکی علاقمند هستند ، میتوانند در دوره مدیریت کسب و کار (MBA) شرکت کرده و بعد از دریافت مدرک مدیریت کسب و کار (MBA) و کسب تجارب لازم، کار خود را در این زمینه به طور جدی آغاز کنند.
انواع کسب و کار
در کل، سه نوع کسب و کار وجود دارد :
1. کسب و کارهای تجاری : کسب و کارهایی هستند که در آنها، انواع محصولات با قیمت عمده خریداری شده و سپس، با قیمت خرده فروشی به فروش میرسند. این کسب و کارها که با عنوان "خرید و فروش" شناخته شده اند، سود زیادی را نصیب صاحبان خود میکنند زیرا قیمت فروش محصولات از خرید آنها بیشتر است. این کسب و کارها، محصولات را بدون هیچ تغییری در فرم می فروشند که از میان آنها میتوان به میوه فروشی ها اشاره کرد.
2. کسب و کارهای تولیدی : در این نوع از کسب و کارها، محصولاتی به منظور ساخت محصولات جدید خریداری شده و سپس، به مواد دیگر تبدیل میشوند. به طور معمول، این کسب و کارها در فرایند تولید، از مواد خام استفاده کرده و با کمک فرایندهای آزمایشگاهی، محصولاتی که قرار است به مشتریان بفروشند را تولید میکنند.
3. کسب و کارهای خدماتی : کسب و کارهایی هستند که محصولات غیر ملموس تولید کرده و غالبا، شرکت های ارایه دهنده این خدمات میتوانند در زمینه های مشخص به تولید کنندگان دیگر مشاوره داده و در صورت نیاز، محصولات مشابهی تولید و به بازار و مشتریان معرفی کنند. بانک ها، موسسات حقوقی و مدارس از جمله این سازمان های خدماتی هستند.
نوع چهارم کسب و کارها، کسب و کارهای ترکیبی هستند که در بیش از یک گروه جای میگیرند. به عنوان مثال، رستوران در نظر بگیرید که، مواد اولیه را برای پخت غذا مخلوط کرده ( تولیدی) ، یک بطری نوشیدنی میفروشد ( تجاری ) و در نهایت سفارش مشتری را انجام میدهد (خدماتی). قابل ذکر است که این شرکت ها با توجه به فعالیت غالب شان طبقه بندی شده و از این نظر، رستوران ها بیشتر جز کسب و کارهای خدماتی هستند.
نقش تبلیغات در کسب و کار
دنیای کسب و کار بسیار رقابتی بوده و از این جهت، تبلیغات نقش مهمی در آن ایفا میکند زیرا از تبلیغات برای معرفی کسب و کارها، ساخت برند و نام تجاری و یافتن جایگاه محصولات و خدمات در برابر رقبا استفاده میشود. کارایی تبلیغات این است که پیام های استراتژیک فرستاده و آگاهی افراد را نسبت به بازار مورد نظر افزایش میدهد.
غالبا، کسب و کارها میتوانند از طریق رسانه های مختلف به مخاطبان خود دست پیدا کنند. برخی از این رسانه ها مانند رادیو و تلویزیون جز رسانه های قدیمی هستند در حالی که رسانه های دیجیتال ، از انواع رسانه های پیشرفته بوده که با استفاده از آنها میتوان واکنش ها را نسبت به محصولات و خدمات ارزیابی کرده و از آن برای بهبود میزان فروش بهره برد.
یکی از مزیت های عمده تبلیغات برای کسب و کارهای مختلف این است که، موجب آگاهی افراد از برند مورد نظر شده و سپس، زمینه اعتماد مشتریان به آن کسب و کار را فراهم میکند. علاوه بر این، تبلغات میتواند بر تصمیم گیری افراد تاثیر گذاشته و آنها را به سوی خرید محصول مورد نظر سوق دهد. البته ، افرادی که مسئولیت تبلیغات انواع سازمان ها را بر عهده دارند ، باید محصول را به گونه ای تبلیغ کنند که تاثیرگذار بوده و مشتریان را به فکر در مورد محصولات واردار کند.
در این مسیر، میتوان از انواع تبلیغات با رنگ ها و فرم های مختلف استفاده کرده و یا حتی با یک تبلیغ ساده نوشتاری، نظر همه مشتریان را به سوی محصول تولیدی جلب کرد. قابل ذکر است که، اولین مرحله در تبلیغات و سپس جذب مشتریان مختلف، معرفی محصول ، اعلام قیمت و بیان کارایی آن است. علاوه بر این، تبلیغات در دو سطح انجام میشود :
• تبلیغ کسب و کار برای مشتری : در این نوع از تبلیغ، محصولی که قرار است فروخته شود، به طور مستقیم به عموم افراد معرفی میشود و فرایند تبلیغات به نوعی تهاجمی است .
• تبلیغ کسب و کار برای کسب و کار : در این نوع از تبلیغ، بر فروش و آموزش تاکید شده و کسب و کار ها تلاش خود را به کار میگیرند تا محصولات خود را به انواع کسب و کار ها بفروشند . از نمونه های این از تبلیغات میتوان به فرایند کارت های اعتباری اشاره کرد.
با توجه به موارد و مطالبی که در بالا بیان شد ، افراد علاقمند میتوانند در دوره آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) که توسط موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان ارایه شده شرکت کرده و در مورد انواع کسب و کار ها و قوانین و مزیت های انها اطلاعات جامع به دست آورند.
اهمیت و نقش نوآوری در موفقیت کسب و کارها
یکی از کلیدهای موفقیت هر سازمان و یا شرکت، ارایه نظریات و طرح های جدید و استفاده از شیوه های خلاقانه است. هنگامی که در یک سازمان، ایده تازه و نوآورانه ای مطرح شده و همه کارکنان و مدیر از آن استقبال میکنند، در واقع ، آن سازمان یک قدم جلوتر گذاشته و در حال ارایه خدماتی به مشتریان و جلب نظر آنها است.
بسیاری از افراد حرفه ای ، بر نقش خلاقیت در موفقیت تاکید کرده و مطالعات انجام شده در این زمینه نیز گویای همین مطلب است. علاوه بر این، خلاقیت میتواند روند رشد یک سازمان را تسهیل و تسریع کرده، نیازهای جدید مشتریان را تامین میکند و با استفاده از آن میتوان حمصولات منحصر به فردی را به مشتریان ارایه کرد.
غالبا، خلاقیت در یک سازمان انواع مختلفی دارد که عبارتند از :
• نوآوری مخرب (مخفی) : در این نوع از نوآوری، از تکنولوژی ها و روندهای جدید برای بازار فعلی سازمان استفاده میشود. این نوآوری، به این دلیل مخفی نامیده میشود که تکنولوژی های جدید نسبت به تکنولوژی های بازار فعلی پایین، گران تر و دشوار تر بوده و جذابیت کمتری هم دارند.
• نوآوری رادیکال : این نوآوری، همان چیزی است که اغالب اوقات با فکر کردن به خلاقیت، در فکر ما شکل میگیرد.
• نوآوری ساختی (architectural) : در این نوع از خلاقیت و نوآوری، از انواع تکنولوژی های موجود برای بازارهای مختلف استفاده میشود. نکته مهم در این نوع از خلاقیت این است که تا زمان پذیرا بودن بازار، میتوان از آن برای افزایش تعداد مشتریان استفاده کرد. علاوه براین، میزان ریسک این نوع از خلاقیت هم به دلیل تکیه بر تکنولوژی های تایید شده کمتر است اما باید با الزامات بازار تطابق داده شوند.
• خلاقیت افزایشی: این نوع از خلاقیت ، معمول ترین نوع خلاقیت بوده که در آن ، از تکنلوژی های معمول شرکت برای افزایش ارزش برای مشتری استفاده میشود. ان نوع از خلاقیت، موجب ساخت محصولات جدید و ایجاد تکنولوژی های انقلابی است.
علی رغم اینکه، انواع مختلفی از خلاقیت و نوآوری وجود دارد اما هر شرکت و یا سازمانی باید نوعی را انتخاب کند که با نیاز سازمان متناسب باشد. علاوه بر این، شرکت در دوره مدیریت کسب و کار (MBA) و آموختن الزامات کسب و کار و بررسی کسب و کارهای موفق، میتواند به نوعی به نوآوری و خلاقیت در کار کمک کند.
اهداف کسب و کار
اهداف هر کسب و کار، نتایجی هستند که صاحب هر کسب و کاری قصد دستیابی به آنها را داشته و به واسطه آنها میتواند زمینه رشد و ارتقا کار خود را فراهم کند. غالبا، صاحبان کسب و کارها باید همه جنبه های کار را در نظر گرفته و اهداف شخصی در ذهن خود داشته باشند. علاوه بر این، هنگامی که اهداف یک کسب و کار معین باشد، میتوان از آنها به عنوان اساس و پایه برنامه ریزی کسب و کار بهره برد.
قابل ذکر است که، هر سازمان با توجه به نوع فعالیت های خود اهداف مشخصی را دنبال کرده و امکان دارد که اولویت آنها را در شرایط خاص تغییر دهد. در کل، اهدافی که همه سازمان ها در صدد دستیابی به آنها هستند عبارتند از :
آموزش کارکنان، تهیه تجهیزات و خرید امکانات جدید
تجزیه و تحلیل روند خرید مشتری، پیش بینی میزان توزیع و توسعه مشارکت کسب و کار
حفظ انواع مشتری ها و ارایه خدمات به آنها
کنترل و نظارت بر هزینه ها و در نتیجه کسب سود های چشمگیر و بلند مدت
بررسی روند خرید مشتری
انعقاد قرار داد مالی حتی برای سازمان های دارای جریان نقدی خوب
ابقا کارکنان و در نتیجه، صرفه جویی در هزینه های مانند اموزش، تبلیغات و استخدام
رشد و ارتقا از طریق استفاده دقیق از منابع شرکت
بوم مدل کسب و کار | business model canvas
بوم مدل کسب و کار، توسط "الکساندر اوستروالدر" و بر اساس اصل و منطق مدل کسب و کار ارایه شده است این مدل، یک قالب و ابزار ساده مدیریت استراتژیک است که، از آن برای توسعه و بسط و ثبت مدل های موجود کسب و کار استفاده میشود. این مدل، یک نمودار بصری است که میتواند زیرساخت های ها ، ارزش و مشتریان و امور مالی را توضیح دهد.
به طور معمول، این مدل برای راه اندازی انواع کسب و کارهای نوپا و هر نوع از کارآفرینی الزامی بوده و با استفاده از آن میتوان :
• کلیت و طرح کسب و کار را به صورت خلاصه بیان کرد.
• میتوان کسب و کار را به سادگی به سرمایه گذارها معرفی کرد.
این مدل کسب و کار دارای 9 بخش است که شامل :
1. ارزش پیشنهادی : منظور از ارزش پیشنهادی، مزیت ها و خدمات متنوعی است که قرار است به همه مشتریان ارایه شود.
2. کانال های ارتباطی : کانال ها و شیوه هایی است که خدمات و ارزش ها از طریق آنها در اختیار مشتری قرار میگیرد.
3. بخش مشتریان : در این بخش، مشتریان با توجه به ویژگی های هدف در لیست قرار میگیرند.
4. جریان درآمد : این بخش گویای این است که، یک سازمان میتواند از چه طریقی ، چه مقدار و در چه بازه زمانی درآمد کسب میکند.
5. ارتباط با مشتریان : فعالیت ها و کارهایی که یک سازمان باید برای بهبود ارتباط با مشتری و حفظ رضایت او انجام دهد، در این بخش نوشته میشود.
6. ساختار هزینه ها : کل هزینه هایی که برای انجام یک کار وجود دارد به دو دسته ثابت ( مانند حقوق کارکنان ) و متغیر ( مانند هزینه تبلیغات ) تقسیم میشوند که با توجه به وسعت کسب و کار متفاوت هستند.
7. منابع کلیدی : شامل منابعی هستند که برای تامین اهداف معین مورد نیاز هستند.
8. فعالیت های کلیدی : به فعالیت هایی که باید برای پیشرفت روند یک پروژه انجام دارد، اطلاق میشود.
9. شرکای کلیدی : در این بخش، نام سازمان ها و یا افرادی که به رشد و ارتقا کسب و کار کمک میکنند، ذکر میشود.
نقش ایده در راه اندازی کسب و کار
ایده کسب و کار، مفهومی است که میتوان از آن برای کسب سود استفاده کرده و بر محصول و یا خدمات معرفی شده، متمرکز است. علاوه بر این، ایده ، پایه و قاعده هر کسب و کاری بوده و این یعنی اساس کسب و کار. در صورتی یک ایده امیدوار کننده بوده و میتوان از آن برای راه اندازی یک کسب و کار استفاده کرد که خلاقانه، سودآور، حلال مشکلات و البته جدید و منحصر به فرد باشد.
علاوه بر این، فردی که برای یک کسب و کار خاصی ایده میدهد، الزامات و نیازمندی های آن را در نظر داشته و میداند برای بهبود اوضاع آن باید چه اقداماتی را انجام دهد. البته،گاهی اوقات، افراد میتوانند از این ایده های ساده برای اشتغال و انتخاب کسب و کار خودشان بهره برده و با کمک حتی تحصیلات ساده، به کارهایی مانند نوشتن رزومه، آشپزی، مشاوره انتخاب رشته، تعمیر لوازم خانگی، نگهداری بچه، مربیگری ورزشی و ارایه خدمات رژیم غذایی بپردازند.
مدیریت ریسک در کسب و کار
در واقع، مدیریت ریسک به معنای، شیوه های شناسایی ریسک ها و خطرات بالقوه ، تجزیه و تحلیل آنها و انجام اقدامات پیشگیرانه برای متوقف کردن و یا کاهش خطر آنها است. دلیل اهمیت مدیریت ریسک و پرداختن به آن این است که، همه کسب و کارها با انواع خطرات مواجه شده و امکان دارد که موفقیت شان به خطر بیفتد.
در واقع، با استفاده از مدیریت ریسک، بخش های نادرست روند یک کسب و کار شناسایی شده و استراتژی های لازم وضروری برای بهبود کارکرد و عملکرد آن ارزیابی میشوند. علاقمندان به مدیریت ریسک میتوانند در دوره مدیریت ریسک که توسط موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان ارایه شده، شرکت کرده و بعد از دریافت مدرک و کسب تجربه کافی، به بررسی و شناخت ریسک های موجود در سازمان خود بپردازند.
مدیریت ریسک، بخش اصلی مدیریت استراتژیک است که به کارگیری آن در سازمان ها به یافتن، خطرات و ریسک های موجود در سازمان و افزایش احتمال دستیابی به اهداف کمک میکند. به طور معمول، روند مدیریت ریسک شامل مراحل زیر است :
شناسایی موجود تهدید کننده فعالیت های کسب و کار
ارزیابی احتمال وقوع برخی از رخدادها
شناخت پاسخ ها و واکنش های مناسب برای این رخدادها
استفاده از سیستم های خاص برای مقابله با پیامدهای این رخدادها
کنترل و نظارت بر میزان تاثیر این رویکردهای مدیریت ریسک
قابل ذکر است که بعد از استفاده از این روند مدیریت ریسک، نتایجی که نصیب سازمان ها و شرکت های مختلف میشود عبارتند از بهبود تصمیم گیری، برنامه ریزی و اولویت بندی
استفاده و اختصاص بهینه منابع و سرمایه ها
پیش بینی مسیرهای نادرست، به حداقل رساندن میزان تصمیمات نادرست و جلوگیری از خسارت و زیان
بهبود و افزایش میزان سودآوری
علاوه بر این، انواع ریسک هایی که احتمال دارد یک سازمان با آنها مواجه شوند شامل :
استراتژیک: هنگامی است که یک رقیب وارد بازار میشود.
عملیاتی : از این نوع از مدیریت زمانی استفاده میشود که ، تجهیزات خراب شده و یا از بین رفته باشند.
ایمنی: برای معرفی قوانین ایمنی و سلامتی کارایی دارد.
محیطی : که شامل بلایای طبیعی میشود.
مالی : هنگامی عدم پرداخت مشتری و یا افزایش هزینه های بهره بری مورد استفاده قرار میگیرد. غالبا، رد پای انواع ریسک ها در همه سازمان ها وجود داشته و گاهی شکل گیری آنها نیز اجتناب ناپذیر است. بنابراین، باید بتوان انها را به شیوه های مطمئنی مدیریت کرده تا به اهداف تعیین شده دست پیدا کنیم . افرادی که آموزش مدیریت کسب و کار (MBA) را در موسسه آموزش عالی فن پردازان پشت سر گذاشته و گواهینامه مدیریت کسب و کار (MBA) دریافت کرده باشند، با بحث مدیریت ریسک در کسب و کار آشنایی داشته و میتوانند انواع ریسک ها را به موقع شناسایی کنند.
طرح کسب و کار | business plan
شیوه های مدیریت ریسک کسب و کارها شامل :
- محدود کردن انواع مسئولیت ها و پرداختن به چند مسئولیت مشخص
- اولویت بندی ریسک ها و خطرات
- تشکیل تیم مدیریت ریسک
- تمرکز روی کیفیت و ممانعت از برگشت محصول
- استفاده از استراتژی های مناسب برای هر موقعیت ریسک
- کاستن تعداد مشتریان پر ریسک و پر زحمت
- استفاده از انواع بیمه های حرفه ای