هفت وظیفه مهم مدیریت کسب و کار موفق
با توجه به رشد روزافزون علم و آموزشهای کوتاه مدت، موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان با هدف بالا بردن سطح علمی و کمک به تحقق این امر مقاله هفت وظیفه مهم مدیریت کسب و کار موفق را تهیه و در دسترس علاقمندان قرار داده است .
هفت وظیفه مهم مدیریت کسب و کار موفق
ایجاد انگیزه در کارمندان
فکر می کنید مهمترین عامل در ایجاد انگیزه و افزایش عملکرد کارمندان چیست؟
طبق تحقیقات سازمان گالوپ مهمترین عامل رابطه صمیمی و سالم مدیر با کارمندان است. شاید این جمله برای شما رویایی بنظر بیاید که با کارمندان صمیمی بشوید و آنها از مدیریت شما سوء استفاده نکنند. خیلی از مدیران ذهنیت منفی نسبت به این جمله دارند چون تجربه های تلخی در گذشته داشته اند. در پاسخ به این ذهنیت، به مورد دوم که در مقاله هفت وظیفه مهم مدیریت کسب و کار موفق- بخش اول مطرح شد اشاره میکنم. شما باید استخدام درستی در کسب و کارتان داشته باشید! در صورتی که کارمندان مناسب و با شرایط مناسب استخدام کردید باید برای نگهداری این افراد ارزشمند و ایجاد انگیزه در آن ها تلاش کنید.
خرید دوره مدیریت کسب و کار (MBA)
برگزاری جلسات هفتگی موثر برای بهینه کردن فرایندها
در رابطه با برگزاری جلسات هفتگی در دوره مدیریت MBA در جلسه دوم توضیحاتی داده شده است که ماهیت این جلسات برای بهتر اجرا کردن وظیفه های داخلی کسب و کار است. برای مثال فرض کنید شما محصولات پستی دارید و مشتریانتان از زمان تحویل کالا ناراضی هستند. کاری که شما باید انجام بدهید این است که همین موضوع را برای جلسه هفتگی بعدی به کارکنان اعلام کنید تا در جلسه در موردش صحبت کنید و به نتیجه گیری برسید. بسیاری از شرکت های بزرگ در داخل ایران جلسات هفتگی دارند اما متاسفانه با هویت و نحوه عملکرد این جلسات آشنا نیستند معمولا بازدهی مناسبی از این جلسات ندارند.
۳ نکته مهم برای برگزاری جلسات هفتگی کسب و کار:
– موضوع جلسه از قبل مشخص شده باشد تا افرادی که در جلسه حضور پیدا می کنند با آمادگی و تحقیقاتی که لازم است وارد جلسه شوند.
– زمان برگزاری جلسه بیش از یک ساعت نشود تا جلسه خسته کننده و کسالت آور نباشد و از هدف اصلی خود فاصله نگیرد.
– به هیچ عنوان صحبت های حاشیه ای صورت نگیرد و فقط تمرکز بر روی موضوع اصلی باشد. حتی هنگام صحبت افراد مختلف، مقدمات و بدیهیات در صحبت ها بیان نشود تا زمان جلسه گرفته نشود.
انجام کارهای مهم و غیر فوری
به قول آقای استفان کاوی کل کارها به چهار دسته اصلی تقسیم می شود: کارهای مهم و فوری، مهم و غیر فوری، غیر مهم و فوری، غیر مهم و غیر فوری. شرکت های پیشرو همگی برای کارهای مهم و غیرفوری خود در روز زمانی را برای انجام آن در نظر می گیرند. مدیریت کسب و کار های موفق همگی لیستی از کارهای مهم و غیر فوری تهیه می کنند و برای آن برنامه ریزی مناسب روزانه، هفتگی، ماهیانه و سالیانه دارند. برای مثال آموزش کارمندان یکی از کارهای ضروری کسب و کارهای فوق موفق است که باید بصورت روزانه و هفتگی کارمندان خود را آموزش دهند یا کسب و کارهای اینترنتی باید به مرور امکانات جدید بر روی سایتشان پیاده سازی کنند که این امر شاید در همان لحظه برای کسب و کاری که در حال سودآوری است فوری نباشد ولی برای اینکه بتواند بر رقبا پیروز شود و سودآوری خود را به مرور افزایش دهد باید طبق برنامه زمانی خاصی به این امر رسیدگی کند.
بنابراین برای انجام این مرحله حداقل پنج مورد از کارهای مهم و غیر فوری را در کسب و کار خود یادداشت کنید و برنامه زمانی روزانه و هفتگی برای انجام آن ها در نظر بگیرید و این لیست را در حین انجام کارها به روزرسانی کنید.
تمرکز بر دایره برتری
از وارن بافت که یکی از ثروتمندان دنیاست پرسیدند: “راز ثروتمند شدن شما چیست؟” در پاسخ گفت: “هیچ کاری خارج از دایره برتری خودم انجام نمی دهم. من در سه کار از دیگران برتری دارم: مذاکره خوب انجام می دهم، ملکِ خوب را تشخیص می دهم، آینده اقتصادی را خوب پیش بینی می کنم. هر کاری غیر از این ها به من پیشنهاد شود حتی سود بالایی داشته باشد انجام نمی دهم. ”
افراد زیادی بین دوستان و همکاران خود شاید داشته باشید که احتمال نبوغ بالایی دارند و ایده های عالی ای در کسب و کار به ذهنشان می رسد و هر چند وقت یکبار قصد انجام ایده ای پولساز را در ذهن خود پرورش می دهند ولی اگر به زندگی ده ساله آن ها توجه کنید می بینید با اینکه کلی ایده های ناب داشته اند ولی هنوز ثروتمند نشده اند! دلیلش این است که روی یک موضوع تمرکز نکرده اند و هر روز در حال افزایش دایره برتری های خود هستند. مدیریت کسب و کارهای موفق همگی بر روی دایره برتری شرکت خود و همچنین دایره برتری تک تک کارمندان کسب و کار خود تمرکز می کنند.
بازاریابی
میتوان گفت اصلیترین کار یک مدیر، بازاریابی است به قول آقای پیتر دراکر که یکی از بزرگان علم مدیریت است؛ ” هدف اصلی هر کسب و کاری جذب مشتری است و من فقط دو راه میشناسم: بازاریابی و خلاقیت “. بهیقین رکن اصلی هر کسب و کاری مشتری آن است. اگر مشتری نباشد فروشی نخواهید داشت و سودی هم حاصل نمیکنید بنابراین در ابتدا باید بهتمامی ابزارهای بازاریابی (چهار P در آمیخته بازاریابی) توجه کنیم و دائماً روی بخشهای مختلف بازاریابی ایده پردازی کنیم و به مرحله اجرا درآوریم. یک کارآفرین موفق در ابتدای کار خود بیشک باید تمایلات بازار را بررسی کند و متناسب با خواستهها و نیازهای بازار کالا و خدمت خود را ارائه کند و مطمئناً این کارآفرین رقبایی خواهد داشت و باید قبل از مواجهشدن با رقبای اصلی خود موضعگیری خود را در این رقابت مشخص کند. توصیه میکنم برای درک کردن بیشتر، مقاله “آیا میتوان با غولها رقابت کرد؟ “را مطالعه کنید.
استخدام کارکنان
طبق تحقیقات انجامشده توسط سازمان گالوپ ۹۵ درصد موفقیت یک کسب و کار در گروی کارمندان آن شرکت میباشد بنابراین استخدام و مدیریت کارکنان یکی از کارهای بسیار مهمی میباشد که مدیریت یک شرکت باید بسیار وسواسانه عمل کند. شما قرار است که فردی را وارد سیستمی کنید که خود ساختهاید بنابراین آن فرد در درجه اول باید صلاحیتهای لازم برای آن شغل را داشته باشد تا بتواند مؤثر واقع شود. آقای بیل گیتس مدیرعامل سابق شرکت مایکروسافت که سالها ثروتمندترین فرد دنیا بود کماکان استخدام شرکت مایکروسافت را خود مدیریت میکند. سالها از بازنشستگی این مرد بزرگ میگذرد و فقط بهعنوان سهامدار در مایکروسافت حضور دارد اما به دلیل اهمیت خاص این موضوع مهم، کماکان بر این امر نظارت دارد.
تمرکز بر نتایج
تمامی فعالیتهای یک شرکت تمامی نظم یک شرکت دستبهدست هم میدهند تا به نتیجه اصلی و هدف اصلی کسب و کار برسند و آن احتمالاً سودآوری است. اگر تمامی کارمندان رأس ساعت در محل کار حضور پیدا کنند و مشغول به وظایف خود شوند اما در پایان متوجه شویم که به اهداف خود نرسیدهایم احتمالاً شما به کارمندان و یا مجموعه خود نیاموختهاید که نتیجه گرا باشند! به بیان بهتر فرض بکنید که تیم فروش و بازاریابی کسب و کار شما دائماً در حال فعالیت و برنامه ریزی هستند اما بعد از چند ماه میبینیم که نه فروش خوبی داشتیم نه قرارداد تجاری خوبی تنظیم کردیم، بنابراین تیم کاری ما به نتیجه شغلی خود نرسیده است.
یکی از بهترین کارهایی که یک مدیریت موفق میتواند انجام دهد این است که در هر شغلی شاخصههای عملکردی تعریف کند و از کارمندان و تیمهای کاری خود بخواهد که هر روز و هر هفته فقط این شاخصها را جواب بدهند بدین ترتیب بهراحتی بدون حرصوجوش خوردن میتواند تیم کاری خود را ارزیابی کند و در مواقعی که در محل کار نمیتواند حضور پیدا کند با بررسی این شاخصها از وضعیت موجود باخبر میشود. همینطور تیمهای کاری هم وقتی میبینند که عملکرد مثبتی متناسب با شاخصها نداشتهاند سعی میکنند سریعتر در جهت شاخصها حرکت کنند. فرض کنید که فروش تلفنی دارید و فردی که مسئول این کار است باوجود ۵۰ تماس در روز نتوانسته فروشی را حاصل کند درحالیکه معیار سنجش مدیر بهجای تعداد تماس فقط تعداد فروش است آن کارمند به فکر چاره میافتد و بهجای تمرکز روی تعداد تماس بیشتر به فکر بهینه کردن صحبتهای خود در فروش تلفنی و فروختن خواهد بود.
مقاله ای که با عنوان هفت وظیفه مهم مدیریت کسب و کار موفق مطالعه کردید ، توسط کارشناسان واحد تحقیق و توسعه موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان تدوین گردیده است .
منبع : مسیرذهنی